چگونه یک داستان موفق برای محصولاتمان بسازیم؟

اهمیت ساخت داستان برای برند

نوشتن داستان های محصول، مطالعات موردی و به طور کلی مطالب پیرامون محصول شما یک هدف اصلی دارد: متقاعد کردن و تبدیل افراد به مشتری.

در این دنیا هیچ‌ چیزی مثل یک داستان خوب، تصورات را تسخیر خودش نمی‌ کند. انسان ها به‌ صورت غیر ارادی جذب داستان ها می‌ شوند و وقتی نوبت به تبلیغ کسب‌ و کار می‌ رسد، کاربران برای ارتباط با یک داستان جذاب در مقایسه با یک محصول جذاب علاقه بیشتری نشان می‌ دهند. در زمان گذشته، شرکت‌ ها فقط کالاهای مورد نیاز را تأمین می‌ کردند. اما امروزه فقط این کار برای اینکه مردم با برند شما درگیر شوند، کافی نیست. در عوض، مشتری‌ ها جذب برند هایی می‌ شوند که می‌ توانند با آن‌ ها ارتباط موثری برقرار کنند؛ برند هایی که توجهشان را جلب می‌کنند آن‌ هایی هستند که داستان ویژه ای برای گفتن دارند.

شما می خواهید مشتری داستان شما را بخواند، مورد تحسین قرار دهد و علاقه مند شود با شما تماس بگیرد. یا اگر محصولی را برای فروش مستقیم ارائه می دهید، به راحتی متقاعد شود. این همان چیزی است که شما برای موفقیت در داستان محصول خود نیاز دارید. شما معمولاً از لحن اقناعی استفاده می کنید که برای متقاعد کردن و ایجاد اعتماد طراحی شده است.

داستان بسیاری از استارت آپ ها و مشاغل کوچک با داشتن نمای محصول محور توصیف ویژگی ها و مزایا شروع می شود. تلاش زیادی در ارائه دلایل به مشتریان برای انتخاب وجود دارد. آیا این جذابیت کافی دارد؟ بسیاری از ما فراموش می کنیم که بیشتر تصمیمات خرید احساسی هستند و لزوماً منطقی نیستند.

چگونه می توانید این کار را متفاوت انجام دهید؟ در اینجا چند ایده وجود دارد!

برای برند خود داستان جذاب بسازید

1. مشتری مدار باشید

در اینجا چند سوال وجود دارد که باید قبل از شروع از خود بپرسید:

مصرف کننده شما کیست؟

چالش هایی که آنها با آن روبرو هستند چیست؟

چگونه محصول شما زندگی آنها را تغییر می دهد؟

با پاسخ به این سوالات می توانید تعیین کنید که با هر مشتری چطور رفتار کنید و مشتری مدار بودن خود را به افراد نشان دهید و رفتار خود را با آن ها شخصی سازی کنید.

پیشنهاد می کنم بخوانید: رضایت مشتری اصلی ترین سرمایه کسب و کار

2. یک روایت احساسی ایجاد کنید

در آنچه مشتری شما مفید می داند اصیل و صادق باشید. ممکن است ایجاد یک داستان عاطفی برای محصول یا خدمات شما نیاز داشته باشد تا دلایل مصرف کنندگان خود را توصیف کنید و به آنها بپردازید. در اینجا چند ایده برای شروع وجود دارد:

قبل از اینکه مشتری از برند شما استفاده کند، چه احساسی دارد؟

نکته: احساس آرامش، رضایت، توانمند سازی، سهولت …

آنها وقتی محصول را تجربه می کنند، چه احساسی دارند؟

نکته: رضایت، لذت، حیرت، تحقق توقعات

این مقاله هم می تواند به شما کمک کند: 4 نوع شخصیت مشتری و نحوه رسیدگی به آنها

3. اعتماد ایجاد کنید

چرا مصرف کننده شما، شما را به جای رقبا انتخاب می کند؟ پاسخ اغلب در اعتماد حاصل از یک دوره زمانی خاص، یا فقط اثبات اجتماعی است که می توانید به اشتراک بگذارید.

چه نوع مدرک اجتماعی می توانید به اشتراک بگذارید؟

رضایت مشتریان، ویدیو استفاده مشتریان از محصولات شما و نتایج بدست آمده

داستان خوب برای برند خوب

4. هدف نهایی را به اشتراک بگذارید

اکثر شرکت ها معمولاً اهداف نهایی را فراموش می کنند و اهمیت اشتراک هدف نهایی را دست کم می گیرند. چه اتفاقی می افتد اگر مصرف کننده تجربه شما را بخرد؟

فقط به آنها اطلاعات ندهید، نشان دهید!

5. ثابت قدم باشید

هیچ داستانی از محصولات شایسته ماندن فقط در برخی از صفحه های پشتیبان تصادفی وب سایت شما نیست. داستان های یکسان را به طور مداوم در تمام کانال های خود از رسانه های اجتماعی گرفته تا وبلاگ ها تا ایمیل ها تا خرده فروشی های فیزیکی و حتی بسته بندی به اشتراک بگذارید. آن را ثابت نگه دارید و ناپدید نشوید. در این برنامه حضور پیدا کنید تا مشتریان شما بدانند که شما علاقه مند هستید آنها را بشناسید و از آنها پذیرایی کنید.

یک نمونه داستان عالی از محصولتان در دنیای واقعی بسازید!

از آنجا که من به خرده فروشی و بسته بندی فیزیکی اشاره کردم، در اینجا مثالی است که اخیراً از تجربه خرید مواد غذایی دیدم!

یک شرکت ساخت نوشیدنی که تصمیم گرفت “داستان نوشیدنی” خود را در قالب یک یادداشت دست نویس (طراحی شده) روی هر بطری به اشتراک بگذارد. معمولاً توضیحات بطری ها ممکن است حاوی مواد تشکیل دهنده، توصیفاتی در مورد آنها باشد اما این افراد رویکرد کاملاً جدیدی دارند و داستانی را به اشتراک می گذارند. در میان سهام موجود در مغازه، این موضوع تفاوت ایجاد کرده و باعث شده آن را انتخاب کنم. تکان دهنده نیست؟

داستان محصولی را که مشتریان شما می خواهند بشنوند تعریف کنید تا در خاطر آن ها بمانید و هرگاه نیاز به محصول یا خدمات شما داشتند یک راست به سراغ شما بیایند و تنها شما باشید که در ذهن آن ها ماندگار شدید و می درخشید. با این کار انتخاب اول و آخر مشتریان شما هستید.

یک مثال برایتان میزنم: خیلی از ما به جای دستمال کاغذی از واژه کلینکس استفاده می کنیم. در صورتی که کلینکس نام یک شرکت لوازم آرایشی و بهداشتی است که اکثر محصولات آن بر پایه کاغذ تولید می شود مانند دستمال کاغذی، و زمانی که ما حتی به جای استفاده از دستمال کاغذی از کلمه کلینکس استفاده می کنیم یعنی آن برند کار خود را بسیار خوب انجام داده است و کاملا در ذهن همگی نهادینه شده است.

این تنها یکی از مقالات آموزشی بیزینس کوچینگ در سایت محمدرضا سلطانی، بیزینس کوچ حرفه ای است. برای کسب اطلاعات بیشتر می توانید از مقالات دیگر سایت دیدن کنید و یا با ما در ارتباط باشید.

دیدگاهتان را بنویسید