6 دردسر مدیران تازه کار

6 چالشی که اغلب مدیران تازه کار با آن روبرو می شوند و راه های غلبه کردن بر آن ها در این مقاله مورد بررسی قرار می گیرد.

برای 60 درصد از مدیران تازه کار ، مدیریت شغلی است که احتمالاً برای دستیابی به آن بسیار زحمت کشیده اند، و یکی از موفقیت های بزرگ آن ها است.

اکثر افرادی که به مدیریت ارتقا می یابند در جایگاه خود قوی هستند و به ستاره بودن عادت کرده اند. سپس، آن ها کاری کاملاً جدید را شروع می کنند و انتظار دارند هنوز هم عالی باشند.

هدف این مقاله از سری مقالات آموزشی بیزینس کوچینگ رفع این مشکل است. با استفاده از مشاوره و تحقیقات متخصصان در مورد این موضوع، ما هفت چالش مدیران تازه کار را شناسایی کردیم  و راه هایی برای غلبه بر آن ها ارائه دادیم.

احساس قدرت مدیران تازه کار

1- تصور اینکه رئیس هستید به شما قدرت ناگهانی می دهد.

بعضي از افراد، وقتي رئيس مي شوند، فكر مي كنند كه جایگاه جديد بدين معناست كه آن ها مي توانند آنچه را كه مي خواهند، به نحوي كه مي خواهند انجام دهند. آن ها فکر می کنند که مردم به طور خودکار به هر چیزی که مدیران می گویند احترام گذاشته و به آن پاسخ می دهند. سپس، پنج دقیقه بعد از شروع کار، متوجه می شوند که دقیقاً عکس آن صادق است. آن ها متوجه می شوند کارمندانشان به آن ها احترام نمی گذارند (احتمالاً به این دلیل که به کارمندان خود احترام نمی گذارند.)

استاد راهنما و نویسنده، تاد دیویت، در دوره خود در مورد اصول جدید مدیر، در مورد “رهبر خدمتگزار” بودن صحبت می کند. به عبارت دیگر، دیویت می گوید که کارفرمایان بزرگ خستگی ناپذیر، برای رشد افراد خود تلاش می کنند، زیرا این بهترین نتیجه را برای آن ها به ارمغان می آورد.

البته محدودیت هایی در این زمینه وجود دارد که در بخش های بعدی به آن ها اشاره می شود. مواقعی وجود دارد که باید قابل اطمینان باشید. اما، اگر می خواهید احترام کسی را جلب کنید و از او بخواهید به شما گوش دهد، اطمینان حاصل کنید که به او احترام می گذارید و به حرف او گوش می دهید.

به عبارت دیگر، قانون طلایی در اینجا صدق می کند، آنچه را که به مردم می دهید، آن ها نیز به شما پس خواهند داد.

2- تلاش برای حفظ روابط مشابه قبل از مدیر شدن.

در اینجا برعکس مشکل قبلی است. یک فرد رئیس می شود و با این حال می خواهد همان دوستی هایی را که به عنوان یک مشارکت کننده شخصی داشتند، حفظ کند و تقریباً از اقتدار خود دور شود.

واقعیت این است، وقتی رئیس می شوید، همه چیز تغییر می کند. روابطی که با همکاران سابق خود داشته اید نمی تواند مانند روابط شما با افرادی باشد که برای شما کار می کنند.

این اغلب می تواند برای مدیران جدید منزوی کننده باشد، زیرا آن ها مانند گذشته “بخشی از خدمه” نیستند. باید بپذیرید که کارکنان شما نمی توانند دوستان شما باشند.

شما رئیس آن ها هستید، در حالی که به وضوح به کارکنان خود اهمیت می دهید، اما حقیقت این است که شما نمی خواهید همان روابطی را داشته باشید که به عنوان یک همکار سابق داشته اید.

3- تصور کنید که ارائه ی دستورالعمل انجام کارها تنها راه درست برای انجام کارها است.

اکثر مدیران جدید کارمندان برجسته بودند، به همین دلیل در درجه اول ارتقا یافتند، و سپس تیمی از افراد را مدیریت می کردند که کارهایی را که قبلاً انجام می دادند، انجام شوند.

در اینجا مشکل دیگری نیز وجود دارد، اگر برای انجام کاری یک راه را تعیین کنید، خلاقیت تیم خود را به شدت محدود می کنید. اگر می خواهید تیم شما نوآور باشد، باید دارای ذهن باز و اعتماد به نفس کافی باشید تا به آن ها اجازه دهید کارها را به روش خود انجام دهند.

4- نمیدانید مدیران تازه کار چقدر کار می کنند.

این تصور غلط وجود دارد که مدیران زندگی راحتی دارند. مردم فکر می کنند کار مدیر به نحوی کمترخواهد بود.

حقیقت این است که مدیران جدید اغلب ساعات بیشتری را نسبت به قبل کار می کنند و استرس بالایی را تجربه می کنند.

دلیل آن تا حدی به تجربه برمی گردد. اگر زمان بیشتری کاری را انجام دهید، هم در آن بهتر پیشرفت می کنید و هم انرژی کمتری برای انجام آن لازم است. به عنوان مثال، یک مهندس نرم افزار برای نوشتن اولین خط کد خود تلاش بیشتری می کند، در مقابل هزارمین کد.

در مورد مدیریت نیزفرقی نمی کند. از آنجا که مدیران جدید، طبق تعریف، هیچ تجربه ای ندارند، باید بیشتر و بیشتر از دیگران کار کنند.

اما، فراتر از آن، مدیریت افراد سخت است. حوادث پیش می آید. کارکنان ممکن است ناگهان کار را کنار بگذارند. مردم آنچه را که می گویند انجام می دهند ممکن است انجام ندهند.

راه حل در اینجا فقط آگاهی از این موضوع است که ارتقای مدیریت به معنی استرس بیشتر و ساعات بیشتر است، نه کمتر. اگر بدانید چه انتظاری دارید، مدیریت آن آسان تر خواهد بود.

ترس های مدیران تازه کار

5- فکر می کنید باید همه را به تنهایی انجام دهید.

همان طور که در مورد دوم ذکر شد، مدیران جدید ممکن است احساس انزوا کنند، زیرا نمی توانند روابط گذشته را با کارکنان خود ایجاد کنند. مدیران جدید باید سعی کنند بیزینس کوچ حرفه ای برای خود پیدا کنند که بتواند با او در مورد چالش ها بحث کند. آن ها باید از هرگونه آموزشی که شرکت به آن ها ارائه می دهد کاملاً استفاده کنند.

اگر شما مدیر تازه کاری هستید قطعا به این مقاله نیاز دارید: رفتار های مناسب مدیریتی

6- شایع ترین چالش (عدم برقراری ارتباط کافی)

بزرگترین چالشی که مدیران تازه کار را آزار می دهد، ارتباط یا به عبارت دقیق تر فقدان آن است. واقعیت این است که آنچه شما به عنوان مدیر تأثیر فوق العاده ای روی کارکنان می گذارید و هر کاری که انجام می دهید زیر ذره بین است.

توضیح شیوه کار و شیوه ارتباطی خود نیز به همین ترتیب است. به عنوان مثال، اگر شما فردی هستید که به جای به کار بردن احساسات، منطقی برخورد می کنید، دلیل آن را توضیح دهید. این می تواند تفاوت بین برخورد سرد با خود واقعی شما باشد.

مدیریت، بالاترین عمل متعادل سازی است. شما باید قوی باشید، اما مهربان نیز باشید. شما باید انعطاف پذیر باشید، اما نه بیش از حد. شما باید انتظارات زیادی داشته باشید، اما همچنین باید درک کنید.

همه این ها مدیریت را سخت و استرس زا می کند، مخصوصا برای مدیران جدید.

به منظور تبدیل شدن به یک مدیر دقیق و کاربلد می توانید برای دریافت مشاوره های تخصصی محمدرضا سلطانی،بیزینس کوچ حرفه ای با ما در ارتباط باشید.

دیدگاهتان را بنویسید