مدل الماس پورتر

مدل الماس پورتر پیشنهاد می کند که کشورها می توانند مزایای جدیدی از قبیل صنعت فناوری قوی، نیروی متخصص و حمایت دولت از اقتصاد یک کشور را برای خود ایجاد کنند.

یکی دیگر از کاربردهای مدل الماس در استراتژی شرکت ها، استفاده از آن به عنوان چارچوبی برای تجزیه و تحلیل شایستگی های نسبی سرمایه گذاری و فعالیت در بازارهای مختلف ملی است.

مدل الماس مایکل پورتر (همچنین به عنوان تئوری مزیت رقابتی صنایع ملی شناخته می شود) چارچوبی به شکل الماس است که تمرکز آن روی توضیح چرایی رقابت برخی صنایع در یک کشور خاص در سطح بین المللی قرار دارد، در حالی که سایر صنایع ممکن است چنین نباشند، و اینکه چرا ممکن است برخی شرکت های خاص در برخی کشورها قادر به نوآوری مداوم باشند، در حالی که ممکن است برخی دیگر این کار را نکنند؟ پورتر استدلال می کند که توانایی هر شرکت برای رقابت در عرصه بین الملل عمدتاً مبتنی بر مجموعه ای از مزایای موقعیتی متصل به یکدیگر است که صنایع خاصی در کشورهای مختلف از آن برخوردار هستند، که شامل استراتژی شرکت، ساختار و رقابت، شرایط فاکتور، شرایط تقاضا و صنایع وابسته و پشتیبانی کننده می باشد. اگر این شرایط مساعد باشد، شرکت های داخلی را وادار به نوآوری و ارتقا مستمر می کند. رقابت حاصل از این امر، هنگام حضور در عرصه بین المللی و مبارزه با بزرگترین رقبای جهان، مفید و حتی ضروری است.

چگونه مدل الماس کار می کند؟

این مدل به صورت بصری با نموداری نشان داده می شود که شبیه چهار نقطه الماس است. این چهار نقطه نمایانگر چهار تعیین کننده متقابل است که پورتر به عنوان عوامل تعیین کننده مزیت اقتصادی نسبی ملی نظریه پردازی می کند.

صنایع حمایتی مرتبط به صنایع بالادستی و پایین دستی اشاره دارند که از طریق تبادل ایده ها، نوآوری را تسهیل می کنند. بسته به میزان شفافیت و انتقال دانش، این موارد می توانند نوآوری را تحریک کنند. صنایع پشتیبانی مرتبط در مدل الماس با تامین کنندگان و مشتریانی مطابقت دارد که می توانند تهدیدها یا فرصت ها را در مدل پنج نیرو نشان دهند.

شرایط تقاضا به اندازه و ماهیت مشتری برای محصولات اشاره دارد، که البته باعث ایجاد نوآوری و بهبود محصول  نیز می شود. بازارهای بزرگ تر و پویاتر برای مصرف، نیاز به تمایز و نوآوری و همچنین مقیاس بازار بیشتر دارند.

استراتژی و ساختار و رقابت محکم به این واقعیت اساسی اشاره دارد که رقابت منجر به یافتن راه هایی برای افزایش تولید و توسعه نوآوری در مشاغل می شود. تمرکز قدرت بازار، درجه رقابت و توانایی شرکت های رقیب برای ورود به بازار یک کشور تأثیرگذار است. این نکته مربوط به نیروهای رقبا و موانع ورود تازه واردان به بازار در مدل پنج نیرو است.این مقاله چهار مولفه اصلی را توضیح می دهد و شامل دو مولفه است که غالباً در این مدل گنجانده شده اند: نقش دولت و شانس. آن ها با هم یک محیط ملی را ایجاد می کنند که در آن شرکت ها متولد می شوند و یاد می گیرند چگونه رقابت کنند.

استراتژی شرکت، ساختار و رقابت

زمینه ملی فعالیت شرکت ها تا حد زیادی نحوه ایجاد، سازماندهی و مدیریت شرکت ها را تعیین می کند و روی نحوه ساختار آن ها تأثیر می گذارد. علاوه بر این، رقابت داخلی در رقابت بین المللی نقش مهمی دارد، زیرا شرکت ها را مجبور به توسعه نیروها و توانایی های منحصر به فرد و پایدار می کند. هرچه رقابت داخلی شدیدتر باشد، شرکت های بیشتری برای حفظ مزیت رقابتی خود به سمت نوآوری و پیشرفت سوق داده می شوند. در نهایت، این به شرکت ها در هنگام ورود به عرصه بین المللی کمک خواهد کرد.

شرایط فاکتور

شرایط فاکتور در یک کشور خاص به منابع طبیعی، سرمایه و نیروی انسانی موجود اشاره دارد. به عنوان مثال برخی کشورها از نظر منابع طبیعی مانند نفت (عربستان سعودی) بسیار غنی هستند. این توضیح می دهد که چرا عربستان سعودی یکی از بزرگترین صادرکنندگان نفت در سراسر جهان است. منظور ما از منابع انسانی شرایط عاملی ایجاد شده مانند نیروی کار ماهر، زیرساخت های خوب و پایگاه دانش علمی است. مزیت رقابتی ناشی از حضور موسسات جهانی است که ابتدا عوامل تخصصی را ایجاد می کنند و سپس به طور مستمر برای ارتقای آن ها تلاش می کنند.

شرایط تقاضا در مدل الماس

تقاضای داخلی تا حد زیادی بر مطلوب بودن صنایع در یک کشور خاص تأثیر می گذارد. بازار بزرگ تر به معنای چالش های بیشتر است، اما فرصت هایی را برای رشد و پیشرفت ایجاد می کند. وجود شرایط تقاضای پیشرفته از طرف مشتریان محلی، شرکت ها را به سمت رشد، نوآوری و بهبود کیفیت سوق می دهد. تلاش برای جلب رضایت بازار داخلی با تقاضا، شرکت ها را برای مقیاس گذاری و آگاهی زودهنگام از نیازهای آینده مشتریان در آن سوی مرزها سوق می دهد.

صنایع مرتبط و پشتیبانی کننده

حضور صنایع وابسته و حمایتی، بنیادی را فراهم می کند که صنعت کانونی بتواند در آن برتری داشته باشد. شرکت ها برای ایجاد ارزش اضافی برای مشتریان و رقابت بیشتر، اغلب به اتحاد و مشارکت با شرکت های دیگر نیاز دارند. برای ایجاد صنایع وابسته و حمایتی قوی که به شرکت های داخلی کمک می کنند تا در سطح جهانی رقابت کنند، اغلب ممکن است سال ها (یا حتی دهه ها) کار سخت و سرمایه گذاری طول بکشد. با این حال، به محض اینکه این عوامل برقرار شود، کل منطقه یا ملت اغلب می توانند از حضور آن بهره مند شوند. به عنوان مثال می توانیم این مورد را در سیلیکون ببینیم، جایی که انواع بزرگان فناوری و استارت آپ های فناوری به منظور به اشتراک گذاشتن ایده ها و تحریک نوآوری جمع شده اند.

دولت

نقش دولت در این مدل  به عنوان “یک کاتالیزور و یک چالش گر” توصیف شده است. پورتر اعتقادی به بازار آزاد ندارد به این معنی که پورتر نیز دولت را به عنوان یک مددکار و پشتیبان اساسی صنایع نمی داند. دولت ها نمی توانند صنایع رقابتی ایجاد کنند. فقط شرکت ها می توانند این کار را انجام دهند اما دولت ها باید شرکت ها را مورد تشویق و حمایت  قرار دهند تا تقاضا های خود را بالا ببرند و حتی به سطح بالاتری از رقابت بپردازند. بنابراین دولت می تواند به توسعه چهارعامل فوق الذکر به طریقی که می تواند به نفع صنایع یک کشور خاص باشد، کمک کند.

شانس یا فرصت

حتی اگر پورتر در اصل چیزی در مورد شانس در مقالات خود ننوشته باشد، نقش شانس اغلب در مدل الماس وجود دارد زیرا این احتمال وجود دارد که حوادث خارجی مانند جنگ و بلایای طبیعی بتواند تأثیر منفی بر یک کشور یا صنعت بگذارد. با این حال، این رویدادها همچنین شامل رویدادهای تصادفی از جمله مکان و زمان دستیابی به موفقیت های اساسی علمی است. این رویدادها از عهده دولت یا شرکت های منفرد خارج است. برخی از شرکت ها ممکن است موقعیت های رقابتی کسب کنند، در حالی که برخی دیگر ممکن است ضرر کنند. در حالی که این عوامل قابل تغییر نیستند، حداقل باید آن ها را کنترل کرد تا بتوانید در صورت لزوم تصمیم بگیرید تا با شرایط متغیر بازار سازگار شوید.

تا اینجا متوجه شدید که مدل الماس پورتر چه تاثیراتی در کسب و کارها و بازارهای داخلی و خارجی دارد اما برای اینکه از این مدل در کسب و کارتان استفاده کنید و با دریافت کوچینگ حضوری یا غیر حضوری با محمدرضا سلطانی،بیزینس کوچ حرفه ای می توانید از تلفیق مدل الماس و سیستم سازی برخوردار شوید. همین الان با ما در ارتباط باشید.

دیدگاهتان را بنویسید