تاثیر مدل وایز بورد بر مدیریت عملکرد

با استفاده از این مدل اصول قدرتمند مدیریت عملکرد را درک خواهید کرد.

مدل شش بخشی وایز بورد و تاثیرات آن بر مدیریت عملکرد موضوعی است که در این مقاله که یکی از مقالات آموزشی بیزینس کوچینگ است قصد بررسی آن را داریم.

مدل وایز بورد چیست؟

چارچوبی است که توسط ماروین وایزبورد تحلیلگر آمریکایی برای ارزیابی عملکرد سازمان ها و ایجاد مزیت رقابتی استفاده شده است.

چارچوب عمومی برای تشخیص مسائل سازمانی و ارزیابی عملکردی که قبل از آن توسط مدیر ارشد مورد توجه قرار نمی گرفت، ایجاد شده است و بیشتر مبتنی بر تکنیک ها و فرضیات در زمینه توسعه سازمانی است و توسط طیف گسترده ای از سازمان ها مورد استفاده قرار می گیرد.

این مدل با بررسی شش حوزه تحقیقاتی در ساختار داخلی یک سازمان، تجزیه و تحلیل عملکرد جامع را متمرکز و شبیه سازی می کند. سازمان ها اغلب به قدری بزرگ و پیچیده هستند که مدیران، با وجود اینکه می دانند سازمان می تواند بسیار کارآمدتر باشد، نمیدانند از کجا شروع کنند تا مشکلات یا ناکارآمدی ها را شناسایی و اصلاح کنند.

این مدل شش بخشی آن ها را قادر می سازد تا با تمرکز بر مسائلی مانند برنامه ریزی، انگیزه و پاداش، نقش توابع پشتیبانی، رقابت داخلی بین واحدهای سازمانی، مشارکت ها، سلسله مراتب و تفویض اختیار، عملکرد سازمان را به روشی ساختار یافته ارزیابی کنند که مطابق با رویکرد اساسی مدیریت عملکرد سازمان است و به مدیران اجازه می دهد تا ورودی و خروجی سازمان را بررسی کنند.

ضرورت تشخیص های سازمانی

تشخیص سازمانی مستلزم تعریف و استفاده از الگویی برای درک مشکلات درون سازمان است. این تشخیص شامل جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده ها و نتیجه گیری بر اساس یافته ها، با هدف اجرای تغییرات لازم برای حل این مشکلات است.

تشخيص سازماني يك فرآيند گروهي است. این بدان معناست که نیاز به یک رویکرد مشترک از همه واحدهای سازمانی دارد. افراد در سازمان باید به طور فعال و جدی در برنامه ریزی مداخلات و اجرای آن ها شرکت کنند.

پیشنهاد میکنم بخوانید: رهبری واقعا برای چه کسی است؟

مهم ترین نکته این است که به دنبال تشخیص سازمانی، بر خلاف تشخیص پزشکی، مشکل فقط حل نشود، بلکه تغییرات نیز اعمال شوند و احتمالاً جهت گیری های جدیدی انجام شود. تغییرات تأثیرگذار مانند ایجاد دوره جدید می تواند به نفع عملکرد و تحولات آینده سازمان باشد.

سازمان هایی که در یک محیط پایدار کار می کنند معمولاً شخصیت چندان پویایی ندارند، بنابراین به تغییرات زیادی احتیاج ندارند. سازمان های ارگانیک، مانند دانشگاه ها، به دلیل سطح بالایی از تعامل پویا با محیط خارجی خود، بسیار انعطاف پذیر بوده و هستند.

به گفته ویزبورد، شناسایی و حل یک مسئله چیزی است که باید توسط همان افراد انجام شود، زیرا  آن ها با شرایطی که در آن قرار دارند آشنا هستند و به آن ها این امکان را می دهد تا راه های بهبود را پیدا کنند و این دقیقا نکته ای هست که در کوچینگ بر آن تاکیده شده.

یک تشخیص سازمانی به این معنی است که داده ها جمع آوری می شوند و لازم است نتیجه گیری با استفاده از یافته های حاصل از تجزیه و تحلیل در شش حوزه تحقیقاتی زیر انجام شود:

اهداف

اهداف سازمانی شامل ماموریت ها و چشم اندازهای سازمانی است. این اهداف باید برای همه کارمندان روشن باشد تا همگی در یک جهت گام بردارند.

نقش اهداف در مدیریت عملکرد

ساختار

ساختار یک سازمان تصویر بزرگ تری از روابط قدرت و روابط رسمی بین گروه های عملکردی در یک سازمان است.

ساختار باید ایده روشنی از قدرت قانونی ارائه دهد و همچنین باید یک نمای کلی دقیق و مناسب از چگونگی دستیابی به اهداف سازمان و مسئولیت آن ارائه دهد.

روابط

روابط شامل افراد، گروه ها، بخش های فن آوری و سایر بخش های عملکردی است که به طور موثر با هم کار می کنند و می توانند تاثیر بسزایی در رشد و پیشرفت سازمان داشته باشند.

پاداش

سیستم های پاداش شامل پاداش های رسمی و غیررسمی هستند و برای اطمینان از انگیزه کافی (برون سازمانی) در بین کارکنان باید تجزیه و تحلیل شوند.

رهبری

رهبری عمدتاً به مدیران درون یک سازمان اشاره دارد. مدیران باید از منابع انسانی که در اختیار دارند تا حد ممکن استفاده کنند.

آن ها همچنین از مواد و سایر تجهیزات سازمان برای تلاش و دستیابی به اهداف سازمان استفاده می کنند. آن ها باید همکاری بین کارمندان را بهینه کنند تا به طور مشترک در جهت رسیدن به هدف خود یا تولید یک محصول کار کنند.

مکانیسم های مفید

مکانیسم های مفید روش هایی هستند که به کارمندان کمک می کنند تا فعالیت های خود را هماهنگ کنند. نمونه هایی از این سازوکارها عبارتند از: شرح رویکردهای سازمانی، سمینارها، یادداشت ها، گزارش ها، چشم اندازها یا سیستم های اطلاعاتی یکپارچه.

ورودی، خروجی و محیط خارجی

ماروین وایز بورد، پول، افراد، ایده ها و ماشین آلات را به عنوان ورودی شرکت برای دستیابی به یک هدف سازمانی مشخص می کند. ورودی به چیزی گفته می شود که در سیستم قرار گرفته است و توسط یک فعالیت یا عملکرد به یک خروجی تبدیل می شود.

خروجی محصولات و خدمات است. خروجی به آنچه توسط سیستم یا قسمت هایی از آن تولید می شود اشاره دارد.

رقابت مهم ترین عامل خارجی بسیاری از سازمان ها است. به همین دلیل اینکه هر کارآفرین برای جلو ماندن از رقبا، فضای رقابت را از نظر نیاز مشتری تجزیه و تحلیل کند، بسیار حائز اهمیت است.

مرحله چرخه اقتصادی عامل مهم دیگری از محیط خارجی که بر مدیریت عملکرد تاثیر دارد. آیا مصرف کنندگان اعتقاد زیادی به اقتصاد دارند؟ در این صورت، به احتمال زیاد آن ها برای خرید محصولات خاص هزینه می کنند.

بی ثباتی اقتصادی باعث می شود مشتریان بخواهند پول خود را نگه دارند. سلیقه های متغیر مشتری، تحت تأثیر مد و تغییرات، می تواند یک کسب و کار را ایجاد یا از بین ببرد. با مطالعه فعالانه محیط خارجی، یک کسب و کار می تواند به طور مناسب به چنین روندهایی پاسخ دهد.

حتی در مورد صاحبان مشاغل کوچک، مدل شش بخشی وایز بورد هنوز ابزاری ارزشمند برای تجسم تجارت خود به عنوان یک بخش سیستماتیک بدون استفاده از اصطلاحات پیچیده است.

تشخیص سازمانی به ویژه برای مشاغل جدید بسیار مهم است، اولا به این دلیل که آن ها اغلب نمای خوبی از محیطی که در آن فعالیت می کنند ندارند ولی تعامل پویایی با محیط مذکور دارند.

ثانیا، تحولات و پیش بینی های بازار برای آن ها نسبتا بیگانه است، حتی اگر برای بقای شرکت بسیار مهم باشد.

شما چی فکر میکنید؟ آیا ضرورت ارزیابی مداوم و پیشگیرانه عملکرد شرکت  خود را می بینید؟ به نظر شما چه روش های مهمی برای اطمینان از شناسایی زود هنگام مشکلات و ادامه کار شرکت در آینده وجود دارد؟

قطعا استفاده از همراهی یک بیزینس کوچ حرفه ای می تواند به شما کمک شایانی کند. برای مشاوره با محمدرضا سلطانی می توانید با ما در ارتباط باشید.

دیدگاهتان را بنویسید