شیوه برخورد با کارمندان

شیوه برخورد با کارمندان تاثیر بسیاری در بازدهی آن ها دارد.

به نظر می رسد در هر کسب و کار حداقل یک نفر وجود دارد که به دلیل نگرش بد خود، امتناع از کار طبق قوانین یا فقط یک رفتار آشفته و آشکار، باعث تضعیف روحیه، کاهش بهره وری و افزایش عصبانیت در سایر اعضای تیم می شود. و شما می دانید که نمی توانید اجازه دهید این شرایط بدتر شود پس بهتر است که شیوه برخورد با کارمندان را به صورت اصولی بدانید.

برای اینکه نکاتی کاربردی درباره کارمندها به شما ارائه دهیم، از متخصصان منابع انسانی خواستیم تا داستان هایشان را در مورد کارمندان مشکل ساز و آنچه از برخورد با افراد مشکل دار طی این سال ها آموخته اند با ما به اشتراک بگذارند.

نقاط قوت آنها را بیابید

من شنیدم که در اطراف دفتر در مورد عادت یک کارمند خاص برای جلوگیری از کار صحبت می کردند. در حالی که همکارانش بار سنگینی را تحمل می کردند، او وقت زیادی را صرف انجام امور شخصی در ساعات کار می کرد. او روش های هوشمندانه ای را پیدا می کرد که می توانست مسئولیت های خود را منحرف کند و اطرافیانش را به آن ها خطاب کنند. به عنوان مثال، اگر مشتری تماس می گرفت، به جای اینکه بلافاصله نگرانی خود را کنترل کند، از دیگران می خواست تا تماس بگیرند و پیگیری کنند.

بعد از وقت گذاشتن برای شناخت بیشتر او، فهمیدم که او در نقش فعلی خود واقعاً بسیار بیچاره بود. من به او کمک کردم تا اهداف شغلی را تعیین کند و برنامه ای برای دستیابی به آنها تدوین کند. رفتار او نسبت به دیگران پس از انتقال به موقعیت دیگری بهبود یافت. سرانجام این کارمند در اداره خود به یک شخص عادی تبدیل شد.

کارمندانتان را به موفقیت برسانید

هنگامی که شما در یافتن تناسب مناسب بین نقاط قوت یک کارمند و شغلی که از او خواسته می شود برقرار کنید، موفقیت در آن تقریبا تضمین شده است. کارمندان را برای تهیه طرحی راهنمایی کنید که به آن ها در رسیدن به اهدافشان کمک کند. سرانجام، بازخورد فراوان ارائه دهید و از دستاوردهای آنها تجلیل کنید. این امر هم برای کارمندان و هم برای سازمان یک وضعیت برد-برد ایجاد می کند.

مشکل را شناسایی کنید

چه چیزی یک کارمند تنبل را تعریف می کند؟ کارمندی که مدیرش هرگز به او برای رسیدن به موفقیت کمک نکرده یا او را در موقعیتی بدون برد قرار داده است؟ آیا او شخصی است که با چالش های فوق العاده شخصی روبرو است و فقط سازوکارهای مقابله با مشکلات مربوط به محل کار را ندارد؟

همه ما می توانیم رفتارهای خاصی را شناسایی کنیم که باعث می شود کارمندان را برچسب گذاری کنیم. اما از نظر من سوالات مهمتر این است: علت اصلی اقدامات کارمندان چیست؟ چرا افراد تصمیم می گیرند در محلی که امرار معاش می کنند، عمل کنند؟ من اعتقاد ندارم که کارمندان صبح بیدار می شوند و فکر می کنند چگونه در محل کار مدیر خود را گول بزنند. اما احتمالاً اکثر ما در شرایطی بوده ایم که خیال پردازی می کنیم که رئیس خود را کنار بگذاریم یا از در بیرون برویم و دیگر برنگردیم.

کارمند شیر آب نیست

ما نمی توانیم کارکنان را همانطور که می توانیم یک شیر آب که نشتی دارد درست کنیم. آن ها افرادی هستند که ما تصمیم به استخدام آن ها در سازمان های خود گرفته ایم و ما مسئول شناسایی مواردی هستیم که ممکن است باعث شود آن ها به روشی عمل کنند که ما تصمیم گرفته ایم آنها را نامناسب بنامیم.

من نمی گویم که باید کارمندانی را که خشن یا تهدیدکننده هستند تحمل کنید زیرا اینها زمینه اخراج فوری هستند. اما چنین مواردی بسیار اندک است. در کوچینگ می توانید تمام قوانین اخراج را نیز یاد بگیرید.

من یاد گرفته ام که گوش کنم و سعی کنم قضاوت نکنم. کار آسانی نیست. من فقط انسان هستم من همچنین فهمیدم که چقدر حاضر به تحمل هستم. گاهی اوقات کارمند تنبل مشکل نیست. این فرهنگ سازمان است. در مواقع دیگر، کارمند فقط یک درد دارد و شما باید به او کمک کنید تا شاد باشد حتی در جای دیگری.

اهمیت برخورد با کارمندان

شیرجه رفتن

در شرکت قبلی، من کارمندی را پس از تحصیلات تکمیلی در اولین موقعیت حرفه ای خود داشتم که رفتار بدی داشت. او مرتبا شکایت می کرد و هیچ کس دوست نداشت با او کار کند.

هنگامی که او آمد تا در مورد احساس خستگی در کار خود با من صحبت کند، من برخی منابع را از جمله برنامه کمک به کارمندان برای کمک به او در کنار آمدن با خواسته های نقش خود گوش کردم و توصیه کردم. من همچنین به او گفتم که اگر احساس می کند موقعیت مناسب او نیست، خوب است که فرصت های دیگری را جستجو کند و بعد از کسب تجربه بیشتر شاید بخواهد برگردد. او خیالش راحت شد.

ساعات کار طولانی

سپس به موضوع اصلی ساعات طولانی کار وی رسیدیم. در طی مکالمه ما مشخص شد که کار تمام زندگی او است. او در این منطقه تازه وارد بود و هنوز هیچ ارتباط اجتماعی برقرار نکرده بود. ما در مورد اینکه چگونه او می تواند بخشی از جامعه شود صحبت کردیم. او دوباره از طریق جشن فارغ التحصیلان محلی با شادی خود ارتباط برقرار کرد و موقعیت رهبری را به دست گرفت. واقعاً اوضاع تغییر کرد.

او در نهایت با شرایط خوبی شرکت ما را ترک کرد و گفت که فعالیت های خارج از کار به او اعتماد به نفس می دهد تا در حرفه خود پیش برود. ما هنوز در تماس هستیم هر چند که هر دو به سازمان های دیگر نقل مکان کرده ایم و تنها دلیل این ارتباط شیوه صحیح برخورد با کارمندان بود که من در آن زمان به آن مسلط بودم.

تعامل با کارمند به من کمک کرد تا سریع به موضوع اصلی برسم. ما باید زندگی کاری خود را با علایق بیرونی که به طرق مختلف ما را درگیر می کند متعادل کنیم.

 

حالا با توجه به داستان ها و نکات گفته شده حتما شیوه رفتار با کارمندان رو بررسی کنید و سعی کن بهترین شیوه رو در پیش بگیرید. برای دریافت اطلاع بیشتر از یک بیزینس کوچ حرفه ای با ما در ارتباط باشید.

دیدگاهتان را بنویسید