سه افق رشد مک کنزی می تواند به شما در ابتکار عمل کمک کند

مدل افق رشد مک کنزی چیست؟

شرکت مشاوره ای آمریکایی مک کنزی بنیانگذار مدل استراتژی نوآوری سه افق رشد است. از نظر استراتژی، خوب است که بیشتر شرکت ها روی رشد و نوآوری تمرکز کنند.

برای بسیاری از شرکت ها، بی حرکتی نشانگر افت است. رشد، هدف کلی سازمان ها است. با این حال، نوآوری یک رویداد یکباره نیست، بلکه یک روند مداوم است.

این مقاله از سری مقالات آموزشی بیزینس کوچینگ به روش عملی مدل سه افق رشد مک کنزی را توضیح می دهد. بعد از خواندن آن، اصول و استراتژی این ابزار را متوجه خواهید شد.

این مدل می تواند به جلوگیری از ایجاد شکاف بین آنچه سازمان در آینده می خواهد و موقعیتی که امروز وجود دارد کمک کند و  به شرکت ها بصیرت گام به گام از رشد و دستیابی به هدف استراتژیک نهایی خود می دهد.

ایده اصلی مدل این است که یک شرکت به طور هم زمان روی فعالیت هایی با هر 3 افق کار کند. فقط از این طریق می توان رشد مداوم و بلند مدت را تحقق بخشید. اما موارد بسیاری را دیده ام که در آن ها 3 افق به درستی اعمال نشده اند.

به عنوان مثال، بسیاری از شرکت ها فقط بر روی افق اول تمرکز دارند، به تدریج نوآوری می کنند و توسط افرادی که روش های دیگری برای نوآوری در صنعت خود اتخاذ می کنند، دچار اختلال می شوند. این وضعیت اغلب در سازمان هایی دیده می شود که  تلاش های نوآوری خود را بیشتر بر توسعه محصول متمرکز می کنند. این عمدتا به تمرکز داخلی مربوط می شود.

سازمان های دیگر با دیدگاه افق سوم دست و پنجه نرم می کنند. برای آن ها سخت است که نوآوری های آینده را با کارهای روزمره خود هماهنگ کنند.

این یک چارچوب استراتژیک است که کمک می کند تا تمرکز به طور مداوم بین نیازهای امروز (افق 1)، وضعیت آینده شرکت (افق 3) و مراحلی که منجر به آن می شود (افق 2) همسو شود. این چارچوب بینشی در مورد موانع جلوگیری از رشد و نوآوری در اختیار سازمان ها قرار می دهد.

مدل افق رشد مک کنزی

از طریق تعیین اهداف مشخص، تمام لایه های یک سازمان می دانند که از آن ها انتظار می رود:

افق 1

اول از همه، ارزش سازمان باید مشخص شود: شرکت به خاطر ارائه ی چه ارزشی مطرح است، و کار اصلی آن چیست؟ این افق در کوتاه مدت، از سه ماه تا یک سال ادامه دارد. با دانستن اینکه سازمان چه کاری انجام می دهد، می توان کلیه فعالیت های اصلی و همچنین امتیازات منحصر به فرد فروش و سایر عوامل موفقیت را توصیف کرد. این راه شاید هنوز سودآوری نداشته باشد، اما زمینه گسترش و نوآوری بیشتر را ایجاد می کند. گام بعدی توسعه فعالیت هایی است که به بهترین وجه با فعالیت های فعلی متناسب باشد. استراتژی هایی مانند نفوذ در بازار (به عنوان مثال راه اندازی شاخه جدید)، یا توسعه محصول (به عنوان مثال گسترش دامنه محصول)، کاملاً منطبق با افق 1 است.

افق 2

این ارزش در حال حاضر برای شرکت در حال افزایش است. باید به یک میان مدت دو تا سه سال فکر کرد. در این دوره، سازمان ایده ها را گسترش می دهد و فرصت ها را برای دستیابی به مشتریان، بازارها یا اهداف جدید کشف می کند. گسترش آینده یکی از احتمالات است. به عنوان مثال، توسعه بازار می تواند به عنوان یک استراتژی انتخاب شود، با تمرکز سازمان بر یک بازار جغرافیایی جدید، همچنین می توان به سایر گروه های هدف نیز ضربه زد.

احتمالاً هزینه های اولیه مرتبط در این افق وجود دارد، اما این سرمایه گذاری ها با سهولت بهبود می یابند. در اصل افق دوم پلی است که به افق سوم منتهی می شود. وقتی مشخص شد که چه چیزی باید در افق سوم انجام شود، یک سازمان می تواند به عقب برود و یک برنامه عملیاتی در افق قبلی ایجاد کند که هرگونه خلا را از بین می برد.

افق 3

این مقدار اکنون نمایانگر مقدار زیادی است. در آن، باید به پیشرفت طولانی مدت (مثلاً پنج تا هفت سال) فکر کرد. اگر هدف استراتژیک مشخص باشد، می توان  از افق دوم با مراحل میانی گذر کرد. این موضوع منجر به ایجاد فرصت های کاملاً جدید و شاید راه اندازی مشاغل جدید می شود. در اینجا، سازمان با استفاده از یک خط تولید جدید بر روی یک بازار کاملاً متفاوت یا جدید تمرکز کرده است. این کار را می توان با ایجاد بخش های جدید به عنوان بخشی از سازمان انجام داد، اما ایجاد واحدهای تجاری دیگر نیز امکان پذیر است. مطمئناً، این گزینه به سرمایه گذاری قابل توجهی نیاز دارد، اما با درآمد جدید و موفقیت آمیز جبران می شود.

10 نوع نوآوری

برای استفاده موفقیت آمیز از مدل مک کنزی، نوآوران شرکت ها باید دارای یک نمونه کار متعادل باشند که هر 3 افق را پوشش دهد:

H1- دفاع از هسته (حفظ نوآوری)

H2- گسترش تجارت (نوآوری مختل کننده)

H3 – نوآوری دگرگون کننده

با شناسایی 10 عنصر مختلف در فرآیند نوآوری به این دستاورد مهم خواهید رسید:

مدل سود: روشی است که از آن طریق می توانید درآمد کسب کنید

شبکه: ارتباط با دیگران برای ایجاد ارزش

ساختار: همسویی استعداد و دارایی های شما

روند: امضا یا روش های برتر برای انجام کار شما

عملکرد محصول: متمایز کردن ویژگی ها و عملکرد

سیستم محصول: محصولات و خدمات رایگان

خدمات: پشتیبانی و پیشرفت هایی که پیشنهادهای شما را احاطه کرده اند

کانال: نحوه ارائه پیشنهادهای شما به مشتریان و کاربران

مارک: نمایندگی پیشنهادات و تجارت شما

تعامل با مشتری: تعاملات متمایزی که تقویت می کنید

به گفته مک کنزی، هر افق نیاز به تمرکز متفاوتی دارد و این تمرکز شامل شکل متفاوتی از مدیریت است. به هر حال، این اهداف کوتاه، میان مدت و بلند مدت است. اهداف افق اول را می توان توسط مدیریت عملیاتی انجام داد. اهداف افق دوم برای مدیریت بخش تاکتیکی عالی هستند. اهداف افق سوم آنقدر استراتژیک هستند که در واقع برای مدیریت عالی مناسب هستند. اگر افق های مختلف به هم پیوند نخورند، همه چیز به همه جهات حرکت می کند و هدف نهایی محقق نخواهد شد. مک کنزی نشان می دهد که اهداف تاکتیکی (افق 2) باید از هدف استراتژیک (افق 3) تدوین شود. از آن جا، اهداف عملیاتی (افق 1) شکل می گیرد، به طوری که همه کارمندان در یک روند قرار می گیرند.

بی نظمی ها

مدل سه افق رشد مک کنزی باید بی نظمی ها و اعتراضات را در نظر بگیرد. این ها می تواند آشفتگی های بیرونی باشد که یک سازمان مجبورهستید با آن ها کنار بیایید. به عنوان مثال می توان به تغییر قانون، تغییرات اقتصادی و فناوری اشاره کرد. اختلالات داخلی، از جمله تملک، ادغام، ورشکستگی یا تجدید ساختار دیگر، همچنین می تواند منجر به تغییرات گسترده ای شود. به محض اینکه سازمانی هیچ تاثیری در این امر نداشته باشد، تمام لایه های مدیریتی باید هوشیار بوده و قادر به پاسخگویی موثر باشند. این بدان معناست که باید در هر سه افق تغییر هدف ایجاد شود. با این وجود، لازم است که به اولویت بندی فرموله شده نوآوری توجه شود.

حالا نوبت شماست

شما چی فکر میکنید؟ آیا توضیحات سه افق رشد مک کینزی را تشخیص می دهید؟ آیا این مدل به سازمان شما کمک می کند تا از شکاف بین آنچه سازمان در آینده می خواهد و اکنون در آن قرار دارد جلوگیری کند؟ سه افق رشد مک کینزی چه دیدگاه هایی به شما داده است؟ برای دریافت راهنمایی های بیشتر با ما در ارتباط باشید و جهت دریافت مشاوره با محمدرضا سلطانی، بیزینس کوچ حرفه ای با شماره های درج شده تماس بگیرید.

دیدگاهتان را بنویسید