تفکر استراتژیک

تفکر استراتژیک

در دنیای رقابت و کار، از جمله اصلاحاتی که به تازگی کاربرد بسیار پیدا کرده است، تفکر استراتژیک می‌باشد. اصل این تفکر بر این پایه استوار است که به پیش‌بینی حوادث و اتفاقات در آینده می‌پردازد.

تفکر استراتژیک در کسب و کار، در واقع آنچه را که به عنوان تهدید یا فرصت در یک شغل محسوب می‌شود، در برمی گیرد. به دلیل تحولات مختلف و سریع در سراسر جهان، امکان پیش‌بینی اتفاقات بسیار مشکل است.

این تفکر یک مجموعه کاملا مستقل و با ویژگی‌های خاص خود است، این سخن را برای اولین بار شخصی به نام هنری مینتزبرگ بیان نمود. بنابراین میان این تفکر و مفاهیم دیگر در مبحث استراتژیک همچون تحول استرتژیک، برنامه‌ریزی و پیاده‌سازی استراتژیک؛ تفاوت بسیار است.مقالات آموزشی محمدرضا سلطانی اولین بیزینس کوچ تخصصی نیز یکی از بهترین منابع برای کسب موفقیت در شغل شما می‌باشد.

مزیت استفاده از آن

استفاده از این نوع تفکر در یک سازمان، سبب ایجاد همدلی و انجام کار گروهی میان کارمندان آن مجموعه خواهد شد. از اصول ابتدائی در هر سازمانی، هماهنگی میان کارکنان است. در صورت عدم هماهنگی، سازمان به اهداف از پیش تعیین‌کننده خود نخواهد رسید.

مزایای تفکر استراتژیک

حال اگر از این تفکر در سازمان بهره برده شود؛ باعث ایجاد تعهد بیش‌تر و عملکرد بهتر اعضا خواهد شد. عملکرد عالی‌ای که این تفکر استراتژیک در سازمان به همراه دارد، مدیران را متقاعد خواهد کرد که از دیگر تفکر‌ها که فایده و بهره ندارند، استفاده نکنند.

بهبود تفکر استراتژیک در کسب و کار

مدیران سازمان برای بهبود عملکرد و تعهد بیش‌تر از تفکر استراتژیک در کسب و کار و سازمان خود بهره می‌برند. تفکری که امکان ارتقا آن برای مدیران وجود دارد. مدیران با ریسک‌پذیر بودن، سبب ارتقا این نوع از تفکر در سازمان می‌شوند.

البته علاوه بر توسعه سازمان و کمک به رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده، سبب توسعه خود مدیر نیز خواهد شد. مدیر یک سازمان برای ارتقا هرچه بیش‌تر تفکر استراتژیک در خود می‌تواند موارد زیر را تقویت کند:

  • تقویت شخصیت
  • بالا بردن حل مسائل مربوط به حوزه کار
  • آگاهی بیش‌تر از محیط اطراف
  • داشتن استعداد و کمک به بهبود آن

مدیران حوزه کسب و کار یا سازمان، با تقویت این تفکر در حوزه کاری خود سبب پیشرفت و موفقیت تمامی اعضا مجموعه می‌شوند.

آشنایی با انواع مدل‌ های آن

این نوع از تفکر، شاخصه و ویژگی بسیاری دارد. در انواع مدل‌های تفکر استراتژیک، موارد زیر بیان شده و از اهمیت بسیاری نیز در این نوع از تفکر برخوردار هستند. از انواع مدل‌های تفکر در بحث استراتژیک عبارتند از:

1) تسلط کامل بر زمان

گذشته، حال و آینده در این نوع از تفکر به هم گره خورده است. به عبارتی دیگر این تفکر، فرآیند پویا آگاهی از رفتار گذشته و حوادثی است که امکان اتفاق افتادن آن در آینده وجود دارد. تحلیل شکاف، سناریو‌سازی و استفاده برنامه‌ریزی شده از آن چه در آینده و گذشته امکان رخ دادن را دارند، از جمله روش‌هایی هستند که در این شاخص از انواع مدل‌های  این نوع تفکر، کاربرد دارند.

2) فرصت طلبانه بودن

در هر سازمان، یک مکانی برای بهبود هوشمندی افراد حاضر در آن مجموعه باید راه‌اندازی کرد. هماهنگی میان برنامه‌ریزی‌های در حال اجرا با برنامه‌ریزی‌هایی که امکان شکل‌گیری در آینده را دارند، در مکان تعیین شده جهت بهبود هوشمندی کارکنان به وجود خواهد آمد. روش به کار رفته در این مدل تفکر، تکنیک شبیه‌سازی خواهد بود.

3) فرضیه محور بودن

فرضیه محور بودن این تفکر، آن را به نوعی به راه و روش‌های علمی مرتبط می‌کند. در یک سازمان نیاز به ایجاد فرضیه‌های تازه بوده و در ادامه آزمودن و تست کردن فرضیه‌ها از واجبات و الزامات سازمان خواهند بود. در نهایت این تفکر، در رابطه با فرضیه‌های جدید، خلاق بوده و در رابطه با آزمودن فرضیه‌ها، از روش تحلیل بهره می‌برد.

4) تمرکز بر نیت

این نوع از تفکر در زمان یادگیری به وجود آمده و برای خود هدف‌هایی دارد. در مدل تفکر استراتژِیک، از تکنیک داستان‌نویسی کمک گرفته می‌شود.

5) دیدگاه سیستمیک و جامع

تفکر استراتژیک، بر مبنای یک دیدگاه کامل و جهت‌گیری کلی شکل گرفته است. این تفکر ‌بر یک بخش کوچکی از سازمان و کسب و کار تمرکز نکرده و در واقع کل آن مجموعه را در نظر می‌گیرد. بر روی تمام بخش‌های سازمان و مراحل کسب و کار هدف تمرکز کرده و براساس اهداف تعیین شده پیش خواهد رفت.

انواع تفکر استراتژیک

مدیران دارای تفکر استراتژیک

از این تفکر جهت بهبود عملکرد و تعهد بیش‌تر در سازمان‌ها و انواع کسب و کار‌ها استفاده می‌شود. البته بیش‌تر مدیران سازمان‌ها و کسب و کار‌ها هستند که از این نوع از تفکر بهره می‌برند. در نتیجه برای مدیرانی با چنین طرز فکری، می‌توان ویژگی‌هایی در نظر گرفت. از جمله از ویژگی‌های مدیران با تفکر استراتژیک عبارت است از:

  • نگاه عمیق به حوادث
  • کنجکاوی بسیار در مدیران
  • جسور بودن
  • منطقی فکر کردن
  • پرکار و فعال بودن
  • اهمیت به گسترش حرفه در سازمان
  • قوه تخیل بالا داشتن
  • از حضور در بازار رقابتی خوشحال بودن

تفاوت میان تفکر و برنامه‌ریزی استراتژیک

در سازمان یا حوزه خاصی از کسب و کار، تفکر و برنامه‌ریزی استراتژیک در اصل مکمل یکدیگر هستند. در اصل تفکر، چشم انداز سازمان در آینده را ترسیم کرده و در ادامه بر طبق برنامه‌ریزی استراتژیک آن مجموعه عمل خواهد کرد. از جمله تفاوت‌هایی که صاحب‌نظران میان تفکر و برنامه‌ریزی استراتژیک،  قائل هستند عبارت است از:

الف) در تفکر استراتژیک یک نوع تصویر از آینده سازمان بدون هیچ گونه دقت و در حالت کلی بیان می‌شود. در برنامه‌ریزی استراتژیک، بر روی تمامی جزئیات فکر می‌شود. مدیران در برنامه‌ریزی استراتژیک، تمامی اطلاعات لازم برای پیاده‌سازی را در نظر می‌گیرند.

ب) مدیر در تفکر از نوع استراتژیک، جهت‌گیری‌های مناسب را برای سازمان خود در نظر می‌گیرد. حال در زمان برنامه‌ریزی استراتژیک، مدیر تمام تلاش خود را برای حرکت در آن مسیر و جهت‌گیری مشخص به کار می‌برد.

ج) مدیر در این نوع از تفکر، به دنبال پاسخ تازه و خلاق به نیاز‌های بازار کسب و کار خواهد بود. اما در زمان برنامه‌ریزی سعی دارد با روش‌های تحلیلی، هدف‌های از قبل مشخص شده را به برنامه سازمان تبدیل کرده و راه را برای رسیدن به آن هدف‌ها آماده نماید.

از طریق برقراری ارتباط با محمدرضا سلطانی اولین بیزینس کوچ تخصصی، می‌توانید راهکار‌های خوبی را در این نوع تفکر بیاموزید و آن را در کسب و کار خود به کار بگیرید.

دیدگاهتان را بنویسید