تصمیم گیری، مایه حیات مدیریت

این باور عمومی وجود دارد که هسته اصلی مدیریت اساساً تصمیم گیری است.

نقش یک مدیر را می توان در نتیجه گیری، تصمیم گیری برای کمک به یک سازمان و در رسیدن به اهداف و چشم انداز خود خلاصه کرد. بنابراین تمام عملکردهای مدیریتی مانند برنامه ریزی، جهت دهی، سازماندهی، کنترل و غیره توسط مدیر به کمک تصمیم گیری انجام می شوند.

در هنگام تصمیم گیری مدیر انتخاب خود را بیان می کند. یک انتخاب هوشمندانه منطق خاصی را دنبال می کند و با دقت و دانش انجام می شود.

زمانی تصمیم گیری می شود که مدیر گزینه های دیگری برای انتخاب داشته باشد. در صورت وجود تنها یک گزینه، هیچ تصمیمی لازم نیست.

هنگام انتخاب در هر زمینه ای، مدیر باید هدفی در ذهن خود داشته باشد، یعنی کمک به شرکت در دستیابی به اهداف خود به کارآمدترین شکل ممکن.

در این مقاله که یکی از مقالات آموزشی بیزینس کوچینگ است به شما اصول تصمیم گیری را می آموزیم و کمک می کنیم که جایگاه مدیریت خود را تصویب کنید.

اهمیت فرآیند تصمیم گیری

هیچ یک از عملکردهای مدیریتی مانند: برنامه ریزی، هدایت، کنترل، هماهنگی و غیره را نمی توان بدون فرآیند تصمیم گیری انجام داد. این یک قسمت حیاتی از مدیریت است.

تصمیم گیری نیز عملکردی فراگیر است. همه کارکنان و کارمندان برای انجام مشاغل خود باید تصمیم بگیرند.

تصمیمات همچنین در ارزیابی مدیریت و مدیران یک شرکت به ما کمک می کنند. اگر تصمیمات گرفته شده درست بوده و نتایج مثبتی داشته باشد، می توانیم مهارت و دانش یک مدیر را تأیید کنیم و عکس این نیز صادق است.

مدیر در روند تصمیم گیری قبل از انتخاب بهترین گزینه، تمام گزینه ها را ارزیابی می کند و این اطمینان را به شما می دهد که بهترین گام ممکن را برای شرکت برداشته اید.

همچنین به استفاده بهتر از منابع کمک می کند. مدیر باید بهترین روش را برای تخصیص همه منابع موجود و عوامل تولید انتخاب کند.

روند تصمیم گیری از اندیشه و منطقی پیروی می کند. این یک فرایند تصادفی غیر علمی نیست. از این رو به افزایش کارایی شرکت نیز کمک خواهد کرد.

اصول تصمیم گیری

بنابراین در نهایت مهارت و اثربخشی یک مدیر بر اساس تصمیمی که می گیرد قضاوت می شود. کل فرآیند تصمیم گیری به شدت به قضاوت، مشاهدات حرفه ای و مهارت ها متکی است.

با این حال، چند اصل وجود دارد که می تواند برای تصمیم گیری صحیح به مدیر کمک کند.

اصل تعریف

برای تصمیم گیری صحیح، مدیر باید از مسئله دقیق آگاه باشد. بنابراین اولین اصل مشخص کردن دقیق مسئله ای است که به نظر می رسد چالش شده است.

هنگامی که مشکل واقعی به درستی شناسایی و تعریف شد، مدیر می تواند در جهت حل آن تلاش کند. خیلی اوقات وقت و انرژی برای حل یک مسئله اشتباه هدر می رود.

اصل شواهد

تصمیمات باید به قضاوتی بستگی داشته باشد که با شواهد پشتیبانی می شود. تصمیماتی که با عجله اتخاذ شده و با شواهد مناسب پشتیبانی نمی شود، غالباً نادرست به نظر می رسند. هر تصمیمی که مدیر می گیرد باید کاملاً فکر شده و با شواهد پشتیبانی شود.

پیشنهاد می کنم بخوانید: 21 نکته که شما را به یک مدیر موفق تبدیل میکند

اصل هویت

هر شخص در مورد یک موضوع دیدگاه متفاوتی دارد. بنابراین یک واقعیت به دلیل تفکر متنوع در افراد مختلف، متفاوت به نظر می رسد.

در حالی که انتخاب بین گزینه های موجود انجام می شود، توجه به نظرات همه افراد درگیر مهم است. قبل از رسیدن به تصمیمی باید هر شخصی را شنید و نظرات او را با دقت سنجید.

محیط سازمان نیز تأثیر زیادی در تصمیم گیری دارد. برخی از سازمان ها به تمرکز اعتقاد دارند در حالیکه برخی دیگر به عدم تمرکز اعتقاد دارند و تصمیم گیری معمول را روسای بخش ها بر عهده دارند.

بعلاوه، به نفع شرکت پیشنهاد شده است که تصمیم گیری در مورد سیاست باید به عهده مدیریت  باشد و تصمیمات معمول روزمره را به روسای مختلف بخش ها سپرد. فضای خارجی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی نیز در تصمیم گیری تأثیرگذار است. اما شرایط سیاسی بی ثبات در کشور برای تصمیم گیری مهم مناسب نیست.

عناصر روانشناختی

در عناصر روانشناختی صفات شخصی مانند ترجیحات، تجربه بلوغ فکری، استاندارد آموزشی، تعیین موقعیت و منزلت اجتماعی و مذهبی و غیره، در شخصی که مسئول انتخاب است نیز تأثیر زیادی دارد.

بعلاوه در شرکت عادات، خلق و خوی، محیط اجتماعی، تربیت زندگی داخلی و یادگیری های سیاسی مدیر باید انتخاب گزینه جایگزین وی را، در نتیجه تصمیمات وی، دنبال کند.

زمان تصمیم گیری ها

تصمیمات باید در زمان مناسب با در نظر گرفتن شرایط حاکم گرفته شود. به طور مثال برای بازاریابی باید هدف بازاریابی در نظر گرفته شود و زمان لازم برای دستیابی به هدف مورد نیاز مشخص شود. هر تصمیمی که به موقع اتخاذ شود، تأثیر ماندگاری در ذهن کسانی که تحت تأثیر تصمیم قرار دارند، به جا می گذارد.

مشارکت کارمندان

مشارکت کارکنان در تصمیم گیری، اجرای آن را آسان تر می کند. مشارکت کارمندان از مزایای خاصی برخوردار است و وفاداری کارکنان نسبت به سازمان را تضمین می کند. این احساس یگانگی با شرکت را برانگیخته و تصمیم اتخاذ شده برتر تلقی می شود. این به افزایش کارآیی سازمان کمک می کند تا به اهداف سازمان برسند.

 

با استفاده از این اصول می توانید بهترین تصمیم را برای کسب و کار خود اتخاذ کنید. اما هر مدیر کسب و کاری برای اتخاذ بهترین تصمیمات نیاز به مشورت با کسی و داشتن یک همراه دارد، این همراه می تواند یک بیزینس کوچ حرفه ای باشد که در طول مسیر به مدیر در گرفتن تصمیمات اساسی کمک کند.

برای دریافت مشاوره و اصلاعات بیشتر از مربی محمدرضا سلطانی، با ما در ارتباط باشید.

دیدگاهتان را بنویسید