ابزارهایی مانند تجزیه و تحلیل Most می توانند به راه اندازی و حفظ یک شرکت پر رونق کمک کنند.

در این مقاله از مقالات آموزشی بیزینس کوچینگ ، به بررسی کاربرد تجزیه و تحلیل Most و مراحل آن می پردازیم.

تجزیه و تحلیل Most چیست؟

 تجزیه و تحلیل Most به منظور بهبود فرآیندهای داخلی و فرهنگ سازمان صورت می گیرد. این ابزار، چشم انداز و جاه طلبی های شما را، به اهداف واقعی و قابل دستیابی تبدیل می کند و به ایجاد کسب و کارهای موفق کمک می کند. هنگامی که تجزیه و تحلیل Most صورت می گیرد، اهداف مشخصی را برای هر عضو در سازمان خود تعیین کنید. از این ابزار، نه تنها در فرآیندهای داخلی سازمان، بلکه برای پیشبرد بازاریابی، فروش و منابع انسانی نیز می توانید استفاده کنید.

چهار عنصر آن چیست؟

تجزیه و تحلیل Most یک تکنیک تحلیلی است که توسط سازمان ها برای برنامه ریزی استراتژیک و توسعه آن استفاده می شود و از این چهار عنصر تشکیل شده است: ماموریت، هدف، استراتژی و تاکتیک.

ماموریت

همه مشاغل عملکردهای متفاوتی دارند و هیچ راهی برای شناخت واقعی مأموریت سازمان شما وجود ندارد، مگر اینکه سؤال بپرسید. مهم نیست که اهداف شما چیست، ماموریت باید بلندپروازانه باشد و برای کمک به موقعیت بهتر کسب و کار شما طراحی شده باشد. پس از تعیین ماموریت خود، می توانید به مرحله بعدی در تحلیل Most بروید.

اهداف

هر هدفی باید با در نظر گرفتن ماموریت، تعریف شود. اهداف شما باید رسیدن به ماموریت را آسان تر کنند. اهداف باید هوشمندانه باشند، یعنی واقع بینانه و قابل اندازه گیری. اجرای اهداف مبهم به طور قابل توجهی سخت تر است و اغلب تقریباً غیر ممکن می شود. در حالت ایده‌آل، اهداف شما باید واضح و شفاف طراحی شوند تا در مدت زمان نسبتاً کوتاهی محقق شوند.

استراتژی

استراتژی شامل انتخاب مناسب ترین گزینه برای رسیدن به اهدافتان است. آن ها می توانند شامل تعدادی تکنیک مختلف باشند. در تجزیه و تحلیل کسب و کار، استراتژی به تیم شما کمک می کند تا یک بررسی کامل از تکنیک های مورد استفاده، صورت گیرد‌. در صورتی که متوجه شدید یک استراتژی ناکارآمد یا نادرست است، باید تعیین کنید که چه چیزی ناقص عمل می کند و استراتژی خود را تغییر دهید.

تاکتیک

با استفاده از تاکتیک در تجزیه و تحلیل Most می توان دریافت که روش هایی که سازمان برای انجام استراتژی ها دنبال می کند چیست؟ و چگونه می توان آن ها را بهبود بخشید؟

پیشنهاد میکنم بخوانید: تحلیل کسب و کار

با استفاده از توصیه های محمدرضا سلطانی ، بیزینس کوچ حرفه ای ، خواهید توانست با برنامه ریزی درست استراتژی ها، خطرات احتمالی را کاهش دهید.

مزایای تجزیه و تحلیل Most

بسیاری از کسب و کارها اغلب با هدف ایجاد استراتژی ها و برنامه هایی برای آینده، دست و پنجه نرم می کنند.

تجزیه و تحلیل MOST به شما امکان می دهد بیشتر مشکلات درون سازمانی را حل کنید. تجزیه و تحلیل MOST طراحی شده است تا اطمینان حاصل شود که فرآیندهای داخلی کسب و کار شما همسو هستند و در یک جهت حرکت می کنند. با تجزیه و تحلیل MOST، می توانید اهداف کسب و کار خود را به وضوح تعریف کنید، تکنیک ها را با استراتژی و اهداف کسب و کار خود هماهنگ کنید و نقش ها و مسئولیت های افراد مختلف در سازمان را به وضوح مشخص کنید. به طور خلاصه، تجزیه و تحلیل MOST به ایجاد ارتباط منطقی بین اهداف بلندمدت تجاری و فعالیت های روزانه پروژه کمک می کند و همچنین به شرکت ها اجازه می دهد تا با شکستن موانع ارتباطی که ممکن است بین سطوح مختلف سازمان وجود داشته باشند، فرآیندهای داخلی را بهبود بخشند.

کجا از بیشترین حد تحلیل استفاده کنیم؟

تجزیه و تحلیل MOST عمدتاً در مرحله برنامه ریزی استراتژیک یک تجارت یا پروژه استفاده می شود. می توانید از آن برای اهداف زیر استفاده کنید:

تحلیل استراتژی فعلی و آینده

همسو کردن استراتژی ها با اهداف تجاری

چگونه اکثر تحلیل ها می توانند به مدیریت پروژه کمک کنند؟

اعضای تیم پروژه باید موقعیت و اهداف فعلی، یعنی جهت و مسیر سازمان را درک کنند. سپس تحلیلگران و مدیران می توانند ارزیابی کنند که چگونه سیستم یا فرآیندی که توسط اعضای تیم معرفی شده است با کل استراتژی تجاری مطابقت دارد. به علاوه، این ابزار نقاط قوت و ضعف خاصی را که تیم می تواند از آن ها استفاده کند یا ممکن است نیاز به رفع آن ها داشته باشد را برجسته می کند. معمولاً ارزیابی پروژه برای دستیابی به برخی از اهداف کسب و کار تنظیم می شود. بنابراین، مدیر پروژه باید اهداف پروژه را با مراحل و فرآیند های سازمان هماهنگ کند.

سایر کاربردهای تجزیه و تحلیل Most

به علاوه، می توانید از تجزیه و تحلیل MOST به عنوان یک چک لیست ساده استفاده کنید تا مطمئن شوید که پروژه به خوبی با اهداف تجاری مطابقت دارد. همچنین، در یک سطح پیچیده‌تر، می‌توانید از آن در بحث با سرمایه گذاران و صاحبین کسب‌ و کار استفاده کنید تا روشن کنید که اهداف خود را چگونه می‌بینند و آیا این اهداف همچنان با آنچه در گذشته انجام داده اند مطابقت دارند یا خیر. اگر بین ماموریت، اهداف، استراتژی ها و تاکتیک ها ناهماهنگی وجود داشته باشد، می تواند نشان دهنده ضعف در کسب و کار باشد که به طور بالقوه می تواند در پروژه های آینده برطرف شود. بنابراین، شناسایی بیشتر نقاط ضعف و قوت در مراحل برنامه ریزی و شروع پروژه می تواند به بهبود احتمال موفقیت پروژه کمک کند.

به طور خلاصه، هنگام تجزیه و تحلیل MOST، باید سه جنبه را در نظر بگیرید:

وضوح مراحل

هم ترازی 

ارتباط با بقیه فرآیند ها

نگاه کردن از این سه زاویه به شما کمک می کند تا نقاط ضعف و قوت بالقوه یک سازمان را درک کنید.

پس از اجرای این ۴ مرحله، سازمان می تواند به اهداف بلند مدت خود نزدیک تر شود و با کمک علم بیزینس کوچینگ نیز از این ابزار به بهترین نحو ممکن استفاده کند.

برای کسب اطلاعات بیشتر درباره ی سایر فرآیند ها و ابزار های لازم در کسب و کار، با کارشناسان ما در ارتباط باشید تا با بررسی بهترین تکنیک های موجود، به موفقیت های روز افزون دست پیدا کنید.