یک تصور غلط رایج از برندینگ وجود دارد و آن این است که برندسازی به رنگ های لوگو یا طراحی وب سایت شما محدود می شود. نام تجاری چیزی فراتر از این است. به برند مرسدس فکر کنید. برند مرسدس فقط بر سبک کلاسیک و ظریف این شرکت متمرکز است. نتیجه حفظ چنین برند باکلاس و شیک این است که مشتریان در سطح احساسی با آن ارتباط برقرار می کنند و به سمت خودرو های مرسدس کشیده می شوند زیرا این اتومبیل ها را قابل اعتماد می دانند. در واقع، این افراد جذب آن محصول لوکس می شوند و تمایل دارند به بخشی از یک خانواده معتبر تبدیل شوند.

یکی از اصطلاحاتی که در این زمینه بسیار پرکاربرد است، برند سازی شخصی می باشد.

با افزایش روز افزون شبکه های اجتماعی و دیجیتال مارکتینگ، خواهید توانست محصولات یا خدمات خود را با قیمت بهتری عرضه کنید زیرا مخاطبان، بهتر با شما ارتباط برقرار می کنند.

پیشنهاد میکنم بخوانید: برند دارایی پنهان کسب و کارهاست

به منظور ایجاد برندینگ در کسب و کار خود، محمدرضا سلطانی ، بیزینس کوچ حرفه ای ، پیشنهادات ویژه ای را به شما ارائه می دهد.

پس مارکتینگ چیست؟

هم برندینگ و هم مارکتینگ هدف یکسانی از تبلیغات و ارائه ی ارزش های پیشنهادی دارند. با این حال، تفاوت اساسی بین برندسازی و مارکتینگ وجود دارد. همه فعالیت هایی که برای رساندن پیام برند خود و متقاعد کردن مردم به خرید آن، انجام می دهید مربوط به بحث مارکتینگ کسب و کار است. همه آن ها یک هدف دارند و آن تبلیغ پیام برند و محصول یا خدمات و جذب مشتری است. از طریق مارکتینگ خواهید توانست بهترین بازار هدف را پیدا کنید و از کانال های ارتباطی بهینه استفاده کنید. استراتژی های مربوط به مارکتینگ به شما کمک می کنند تا به اهداف تجاری خود برسید و در عین حال به پیام برند خود وفادار بمانید.

تفاوت های برندینگ و مارکتینگ

مارکتینگ توجه بازار هدف شما را جلب می کند

یک نام تجاری قوی نیاز به مارکتینگ قوی دارد. یک استراتژی بازاریابی خوب می تواند یک برند را به نوک قله ی موفقیت برساند. بدون آن، پیام برند به مشتریان بالقوه نمی رسد. به برندهای بزرگی مانند کوکاکولا یا اپل فکر کنید. اپل نمونه ای عالی از شرکتی است که هر بار موفق می‌شود کمپین‌های بازاریابی خود را کاملاً با ارزش‌های برند خود تنظیم می کند. استراتژی های بازاریابی، همه، در مورد برنامه ریزی تمام مراحل و تاکتیک هایی هستند که یک برند برای رسیدن به اهداف خود باید از آن ها استفاده کند.

همانطور که گفته شد، هر جزء از یک استراتژی بازاریابی برای دستیابی به موفقیت باید به خوبی تعریف و برنامه ریزی شود.

در واقع، مارکتینگ به این معناست که چگونه یک سازمان توجه مشتریان بالقوه را به محصول یا خدمات خود جلب می کند.

یکی از اولین مولفه های آن تحقیقات بازار است. این مرحله ای است که در آن باید بازار هدف، مخاطبان هدف و رقبای خود را بشناسید. هنگامی که اطلاعات لازم را در اختیار داشته باشید و آن را به دقت تجزیه و تحلیل کنید، بهتر می توانید درک کنید که چگونه محصول یا خدمات خود را برای خریداران بالقوه جذاب تر کنید و مهمتر از همه، کجا می توانید مشتریان بالقوه خود را پیدا کنید.